نگاهی به مبناگرایی سنتی در فلسفۀ غرب؛از یقین دکارت تا خطاناپذیری بونجور
چکیده:
دکارت، به عنوان یکی از نمایندگان برجستۀ مبناگرایی سنتی، برای دستیابی به یقین، شک عام دستوری را نقطۀ آغاز قرار میدهد و بر اساس آن، در نخستینگام به وجود خود یقین میکند و از این طریق، معرفت به خدا و جهان را تبیین میکند. او در مسیر فکری خود تلاش میکند از اعتبار حواس که احتمال خطا دارند، بکاهد و ارزش بیشتری به شهود ذهنی دهد. دکارت وضوح و تمایز را ملاک حقیقت میداند و مصونیت از هر شک ممکن را معیاری برای یقین به شمار میآورد. بونجور که از معرفتشناسان معاصر است، در دفاع از مبناگرایی سنتی، با بیان انتقاداتی بر دکارت، میکوشد تا نظریه یقین دکارت را از نقدها بپیراید و به معیاری جدید برای خطاناپذیری باورها برسد. نظریه «آگاهی سازنده» بونجور راهی در تبیین باور خطاناپذیر میباشد. آگاهی سازنده یک مرحله هوشیاری غیر مفهومی است که با فرایند توصیفی میتوان آن را به باور مفهومی تبدیل کرد. از این منظر، دیدگاه بونجور با اندیشۀ علم حضوری در فلسفۀ اسلامی قابل مقایسه است، با این تفاوت که از دیدگاه بونجور، در باورهای برآمده از آگاهی غیر مفهومی احتمال خطا وجود دارد، ولی توجه به آن معقول نمینماید.
نویسنده |
محمدعلی مبینی, وحیده اکرمی |
---|---|
تحصیلات | وحیده اکرمی – |
سمت | وحیده اکرمی پژوهشگر مرکز پژوهشی مؤسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (نویسندۀ مسئول) |
تعداد صفحات | 20 |
فصلنامه | فصلنامه نقد و نظر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دوره 18، شماره 69، بهار 1392 |
ناشر |
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.