نقد استدلال مك تاگارت در باب غيرواقعي بودن زمان: استدلال بقوسيان عليه نظريه خطا
چکیده:
مکتاگارت در مقالة «غیرواقعیبودن زمان»، در باب عدم وجود زمان استدلال میکند. استدلال اصلی او مبتنی بر این استدلالی است که توصیف ما از زمان به تناقض منجر میشود. به اعتقاد او، ما زمان و رویدادهایی را که در زمان رخ میدهند، به دو صورت مختلف صورتبندی میکنیم: بر اساس صورتبندی نخست، یک رویداد یا در گذشته رخ داده است یا در زمان حال در حال رخ دادن است و یا در آینده رخ خواهد داد. بر اساس صورتبندی دوم میگوییم رویداد الف همزمان، زودتر و یا دیرتر از رویداد ب رخ داده است. مکتاگارت ابتدا استدلال میکند که توصیف دوم از زمان برای تبیین «تغییر» در زمان ضروری نیست و اساساً نمیتواند تغییر را تبیین کند؛ بنابراین تنها توصیف نخست است که برای تبیین مفهوم «تغییر» ضروری است. وی سپس استدلال میکند که پیشفرضگرفتن توصیف نخست، منجر به تناقض خواهد شد. به این معنا چون پیشفرضگرفتن نحوة نخست از توصیف زمان برای واقعیبودن زمان ضروری است و ازآنجاییکه این پیشفرض به تناقض میانجامد، نتیجه میگیریم که زمان غیرواقعی است. در این نوشتار ابتدا صورتبندی کاملی از استدلال مکتاگارت ارائه شود و سپس به برخی از اصلیترین واکنشها به این استدلال اشاره میشود. در انتها انتقادی متفاوت را درباره استدلال مکتاگارت معرفی میکنیم که بر اساس آن، استدلال مکتاگارت به تأیید نظریة غیر- واقعگرایی و بهطورخاص نظریه خطا خواهد انجامید .با استفاده از استدلال بقوسیان علیه این نظریه، استدلال خواهد شد که چنین دیدگاهی در مورد تبیین محتوای اظهارات ما در باب زمان به تناقض منتهی خواهد شد.
نویسنده |
سعید شاه میر, علی حسین خانی |
---|---|
تحصیلات | سعید شاه میر: |
سمت | علی حسین خانی: |
تعداد صفحات | 26 |
فصلنامه | فصلنامه ذهن-دوره 21- شماره 81- بهار 1399 |
ناشر |
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.