ضابطهمندی تفسیر ساختاری در تفاسیر المیزان، ألأساس فی القرآن و فی ظلال القرآن
چکیده:
نظریة «تفسیر ساختاری»؛ به این معنا که میان آیات هر سوره از قرآن یکپارچگی، وحدت محتوایی و مضمونی وجود دارد، بر دو مبنای «توقیفی بودن چینش آیات» و «وحدت موضوعی سور»، استوار است و مانند هر نظریة دیگری مخالفان و موافقانی دارد. علامه طباطبایی ـ مفسر بزرگ شیعه ـ و سیدقطب و سعید حوی ـ از مفسران بزرگ اهل سنت ـ به این نظریه معتقد و بر مبانی آن پایبندند؛ بهگونهای که آثار این اعتقاد به وضوح در تفاسیر ایشان (المیزان، فی ظلال القرآن، ألاساس فی القرآن) مشهود است. این مقاله با هدف دفاع از این نظریه و با تکیه بر روش توصیفی _تحلیلی، به مقایسة تفسیر ساختاری سورة مبارکة شوری و موضوع محوری در نظر گرفته شده برای آن توسط این سه مفسر، پرداخته است. همچنین، این مقاله نتیجه میگیرد که در هر سه تفسیر با وجود اختلاف روش جزئی مفسران، موضوع وحی، بهعنوان موضوع محوری سورة شوری معرفی شده است. که این امر به نوبة خود سهمی در اثبات ضابطهمند و غیرسلیقهای بودن این شیوه از تفسیر را ایفا میکند.
تحصیلات | معصومه امامی دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته علوم و قرآن حدیث دانشگاه قم |
---|---|
سمت | طلعت حسنی بافرانی استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم |
تعداد صفحات | 50 |
فصلنامه | فصلنامه پژوهش های تفسیر تطبیقی دوره 4شماره 8 |
ناشر |
دانشگاه قم |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.