زیبایی و استقرا در فلسفه نقادی کانت
چکیده:
کانت در فلسفۀ نقادی خویش، در صدد تبیین سه مسئلۀ کلی است؛ «شناخت»، «اخلاق» و «زیبایی» سه دغدغۀ اصلی بشر و در واقع، سه بعد وجود آدمی هستند که کانت در سه نقد، جداگانه آنها را بررسی کرده است. وی در «نقد عقل محض»، به مسئله شناخت، مقوّمات و حدود آن پرداخته است و سعی کرده بر اساس انقلاب کپرنیکی خویش، مبانی استقراء را تبیین و توجیه کند. با اینحال، استقراء مد نظر وی مستلزم پشتوانۀ دیگری به نام اصل یکنواختی طبیعت است که این پشتوانه به تفصیل در «نقد قوۀ حکم» و در جریان حکم زیباشناختی پردازش شده است. پرسشهایی که این نوشتار در صدد پاسخگویی به آنهاست، عبارتاند از: یک. کانت چگونه بر اساس حکم تأملی زیباشناختی تلاش میکند مبانی استقراء و علم طبیعت را تبیین کند؟ دو. آیا وی در برقراری این رابطه و تحکیم مبانی استقراء بر اساس حکم تأملی موفق بوده است؟ در راستای پاسخگویی به این دو پرسش، پژوهش حاضر بر اساس آثار خود کانت به ویژه «نقد عقل محض» و «نقد قوۀ حکم» و نیز با استفاده از آثار تفسیری و نقدی در این باره، به بررسی و تحلیل پرسشهای پیشگفته میپردازد.
تحصیلات | یوسف شاقول: – |
---|---|
سمت | یوسف شاقول: استادیار گروه فلسفه دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران |
تعداد صفحات | 16 |
فصلنامه | دوفصلنامه علمی-پژوهشی فلسفه دین ،دوره ۶، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۳۸۷ |
نویسنده |
رضا ماحوزی, یوسف شاقول |
ناشر |
دانشگاه امام صادق (ع) |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.