روش تفسیر نزد بوعلی سینا و مقایسة آن با ابوحامد غزالی
چکیده
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابنسینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال میداند و به این ترتیب وحی و عقل را همسنخ هم میشمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی میپردازد به معنای آیات نیز دست مییابد و میتواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفیگری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابنسینا را به سبب آن محکوم میکرد. با مقایسه تفسیر ابنسینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیشتر معلوم میشود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمعپذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری میانجامد. بنابراین، در تفسیر میتوان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
تحصیلات | دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه شهید مطهری |
---|---|
تعداد صفحات | 20 |
جزئیات فصلنامه | دو فصلنامه علمی حکمت سینوی_ دوره 18، شماره 51 – شماره پیاپی 51 بهار و تابستان 1393 |
نویسنده |
مهدی حاجیان |
ناشر |
دانشگاه امام صادق (ع) |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.