جاودانگی عالم در تعامل با خلقت از دیدگاه ابن رشد
چکیده:
بسیاری از فیلسوفان با استدلالهای فلسفی خود به قدم عالم معتقد شدهاند، درعین حال، بر این باورند که انبیا(ع) در معارف خود، حدوث عالم را بیان کردهاند. غزالی نیز در این مسئله به تکفیر فلاسفه پرداخته است. اما ابنرشد در برابر وی به دفاع از فلسفه برخاسته و اعتراضات او را پاسخ داده است. ولی عقیدة خود ابنرشد چیست؟
بعضی به این دلیل که نتوانستهاند بین آرای او جمع کنند، گاهی او را متهم به تناقضگویی کرده و گاهی نیز داشتن دو نظر مختلف را به او نسبت دادهاند. مقالة حاضر به بازسازی نظر ابنرشد در این مسئله پرداخته و پس از بیان کیفیت جمع بین دین و فلسفه از نظر فیلسوف قرطبه به این نتیجه رسیده که ابنرشد بدون مسئلة جمع بین شریعت و حکمت قابل شناخت نیست. وی در تفسیر مابعدالطبیعه که در آنجا، تنها شارح ومفسر آرای ارسطوست، قدم عالم را گفته، ولی در آثاری که عقیدة شخصی خود را بیان میکند، به حدوث عالم گرایش دارد و با تأویل لفظ خلقت و مجاز دانستن آن و تمایز بین حدوث ذاتی و زمانی راهی برای پیوند عقل و نقل یافته است.
نویسنده |
احمد عابدی |
---|---|
تحصیلات | – |
سمت | احمد عابدی |
تعداد صفحات | 17 |
فصلنامه | فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهش های فلسفی-کلامی، دوره 7، شماره 25، پاییز 1384 |
ناشر |
دانشگاه قم |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.