بررسی عقلی توسل به اولیای الاهی پس از مرگ ایشان بر اسای مبنای علم النفس صدرایی
چکیده:
هرچند همه مذاهب اسلامی راجع به اصل توسل اتفاق نظر دارند، ولی درباره حدود آن بحثهای فراوانی وجود دارد. توسل اولیای الاهی پس از مرگ ایشان در حیات برزخی از جمله مسائل اختلافی است. رویکرد غالب پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه نقلی است. مقاله پیش رو توسل به اولیای الاهی در حیات برزخی ایشان را با رویکرد کاملاً عقلگرایانه و بر اساس مبانی علمالنفس فلسفی صدرایی بررسی میکند. در نظر بدوی چنین مینماید که برخی از مبانی نفسشناسی صدرا به نفع وهابیت و در جهت امتناع عقلی چنین توسلی میتواند استفاده شود. وابستگی شدید نفس به جسم، در نظریه حدوث جسمانی نفس، گویی مؤید نظریه وهابیت در «کالمعدومبودن مردگان» است. همچنین، ابزاربودن جسم برای نفس، در نظر ابتدایی، دلیل عقلی بر بستهبودن دست مردگان و امتناع عقلی شنوایی آنها است (امتناع سماع موتی). از سوی دیگر، چندبودن ابدان نفس و وجود بدن مثالی در لایه زیرین، و به یک معنا فراتر از بدن مادی، امکان عقلی حیات برزخی را اثبات میکند. احاطه عالم مثال بر عالم ماده و همچنین تبیین کمال نهایی انسان از دیدگاه ملاصدرا که در اتحاد با عقل فعال صورت میگیرد و با فراغت از بدن هر گونه تصرف در عالم ماده را عقلاً ممکن میکند، راه توسل به اولیای الاهی در حیات برزخی، بلکه استمداد از ایشان را میگشاید.
نویسنده |
زینب ریاحی, غلامحسین گرامی |
---|---|
تحصیلات | غلامحسین گرامی: – زینب ریاحی: دانشآموخته کارشناسیارشد مدرسی معارف گرایش مبانی نظری اسلام، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران |
سمت | غلامحسین گرامی: استادیار مبانی نظری اسلام، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران زینب ریاحی: – |
تعداد صفحات | 20 |
فصلنامه | دو فصلنامه علمی-پژوهشی، شیعه پژوهی، شماره 17، پاییز و زمستان 1398 |
ناشر |
دانشگاه باقر العلوم (ع) |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.