بررسی تحلیلی ـ انتقادی نظریۀ حزقیال کافمن دربارۀ ریختشناسی توحید و شرک
چکیده:
محققان کلاسیک اسفار خمسه، و در رأسشان یولیوس ولهاوزن، معتقد بودند که بررسی انتقادی اسناد اسفار خمسه بیانگر یک پیشرفت دینی است که طی آن، یکخدایی یهوهای نهایتاً به توحید اخلاقی انجامید. به باور حزقيال کافمن، تحلیل ریختشناختی ادیان جهان، نظریۀ پیشرفت دینی را تأیید نمیکند و دو ریخت متفاوت دینی (توحید و شرک) را نشان میدهد. توحید با فعالیتهای حضرت موسي علیه السلام آغاز شد و دیگر ادیان منشعب از آن (مسیحیت و اسلام) را نیز شامل میشود؛ بقیۀ ادیان ذیل مقولۀ شرک جای میگیرند. مطابق تحلیل او، دین عبرانیان بهلحاظ ساخت، با دین جهان باستان ذاتاً متفاوت است و به همین دلیل نمیتواند پیشرفت منطقی آن باشد؛ بهویژه اینکه شواهد تاریخی نیز چنین پیشرفتی را تأیید نمیکنند. به اعتقاد او، جهان دینی عبرانیان بهرغم استفاده از مواد شرک، محصول خود بود و عناصر بیگانه نقشی اساسی و خلاق در فرهنگ دینی آن نداشت. با اینحال، نظریۀ او برخلاف دعوی خودش، همهجا با شواهد تاریخی و کتاب مقدسی سازگار نیست. نظریۀ او دستکم سه ضعف اساسی دارد: نخست اینکه او بهاشتباه اسرائیل عهد قدیم را با اسرائیل تاریخی یکسان میگیرد؛ دوم او در تفکیک جهانبینی عبرانیان از همسایگانشان بر تفاوتها تأکید دارد و از تعاملها چشم میپوشد؛ در حاليکه مطالعات مقایسهای نشان از تعامل الگوهای فکری و دینی عبرانیان با همسایگان دارد؛ سوم اینکه ظاهراً نظریۀ تمایز مطلق توحید اسرائیلی از شرک باستان، بازتاب دغدغۀ الهیاتی اوست.
نویسنده |
مجتبي زرواني, ميلاد اعظميمرام |
---|---|
تحصیلات | ميلاد اعظميمرام / دانشجوي دكتري اديان و عرفان، دانشگاه تهران |
سمت | مجتبي زرواني / دانشيار گروه اديان، دانشگاه تهران |
تعداد صفحات | 19 |
فصلنامه | فصلنامه علمی-پژوهشی معرفت اديان، پیاپی 43،تابستان 99 |
ناشر |
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) |
نقد و بررسی
هیچ دیدگاهی هنوز نیست.